یک وکیل خوب چه خصوصیاتی دارد :هر کس از وکیل دادگستری تصویری در ذهن خود دارد. وکیل را انسانی فوق العاده میشناسند، متفاوت با افراد عادی، در کوی و برزن . او از جهات گوناگون باید برجسته باشد چون با او روبرو شدند ناگزیر براساس رفتار و گفتار بیرون درون او را می سنجند . وکیل سخت باید مراقب حرکات خود باشد.
آن چنان بپوشد که از شخصیت او نکاهد و احترام همگان را به سوی خود بخواند نه تنها هنگام حضور در مراجع قضائی ، لباس تنها پوششی نیست در برابر سرما و گرما، لباس ابزار دعوت به سوی خویش است، پرچمی است که بر سر در وجود خود می آویزند تا دیگران بدانند و آگاه باشند از درون انسان. لباس وسیله عرضه خویش به جامعه است.
پس وکیل باید سوای اعتقادات خود، آن چنان بپوشد که ناصالحان بر او طمع نورزند، چه مرد وکالت کند چه زن.
كلام وکیل باید نشان از روان متعادل او باشد، فریاد نکشد. به تندخویی و پرخاش، بی روا و بی پایه سخن نگوید از الفاظ و کلمات با متانت و آرام و شمرده بهره بگیرد. جملات را گویا و رسا به پایان برد نه بر طول سخن بیفزاید و نه از قامت سخن بکاهد که در نیابند گفته او را.
وکیل باید در رفتار و گفتار خویش حرمت انسانها را محفوظ دارد، مخاطب محترم باشد یا نباشد مخاطب انسان و انسان محترم است.
حفظ حرمت دیگران احترام به خویش است وکیل دو تعهد بر دوش دارد تعهدات وکالت و تعهدات انسانیت و هیچ یک به او اجازه نمیدهد خود را بی حرمت سازد و دیگران را از خود براند.
پوشش ،آراسته سخن آرام و شمرده نشانه وقار است. وکیل دادگستری را با این وقار میشناسند.
پس وکیل دادگستری می بایست وقار خویش را حفظ کنـد تـا شایسته وکالت باشد.
تا دیروز هر که بودی و هر چه بودی و هر چه میکردی، بالا یا پائین ، نیک یا بد، آن روزگار تنها در اندیشه زندگی خود بودی. معنای معارضه و مبارزه را نمیدانستی و نه پای در بند شرف و میثاق حرفهای خاص داشتی، نه کسی را با تو کاری و نه تو را با کسی کاری بود دیگران از کنار تو بی اعتنا می گذشتند.
امروز همگان تو را در کسوت وکالت میشناسند که باید از بسیاری آلودگیها دور بمانی.
امروز مردم از کنار تو بی تفاوت نمی گذرند به شخصیتی تبدیل شده ای با پندار و گفتار و کرداری اثر گذار در زندگی و آینده دیگران.
هر کس به ظن خود تو را مینگرد و حل مسأله خود را به تو میسپارد.
توانگر تو را به چرب و شیرین بر سر سفره ذلت می نشاند و تو را به مزدوری خویش می خواند او سوداگر است مزد تو را بر کالای خود می افزاید و از خریداران کالای خود می ستاند.
قدرتمند متجاوز به وجود و علم شخصی چون تو سخت نیاز دارد و تا زمانی که علم خود را در خدمت او گذاری و تجاوز او را توجیه کنی و حق او بدانی تو را نگه میدارد او تو را به خواری دعوت میکند در این میان مردمی هستند که نه ثروت توانگران و نه قدرت نیرومندان را دارند و از تو جز حق و عدالت انتظاری ندارند آنان نیز به تو مزد میدهند، اما نه بقدر توانگران و قدرتمندان بی آنکه حتی لحظه ای تو را به دیده حقارت و مزدوری بنگرند.
جامعه وکالت دادگستری نیز تو را به عضویت پذیرفت چون سوگند یاد کردی و میثاق بستی که شرف وکالت را به خوبی حفظ کنی و بدانی که شرف وکالت ملک و متعلق به تو نیست که به درهم و دینار به این و آن بفروشی. شرف وکالت امانتی است متعلق به تمامی وکلای دادگستری ،حرمت وکالت را پاس بداری و به این امانت خیانت نکنی! (تیپ شخصیتی یک وکیل )
هوش تیز آن است که سختی ها را بشکافد و درون سربسته های ناپیدا را ببیند.
گرچه تیزهوشی از کودکی در وجود برخی جاری است، بی آنکه بدانند و برای کسب آن تلاشی کنند، ولی همگان از آن سهمی و در نهاد خود از آن بذری دارند چون آن را بپرورند همچون تیزهوشان به اوج می رسند.
وکیل دادگستری نیز یا از گروه نخست است یا از گروهی که با تلاش و ممارست قادر به کسب ذکاوت است ، وکیل موفق آن است که از ذکاوت ذاتی یا از ذکاوت اکتسابی بهره مند باشد. بدون برخورداری از ذکاوت و تیزهوشی هیچ رمزی را نمیتوان گشود و هیچ سختی و بسته ای را نمیتوان شکافت و از علم و تجربه ای بهره نمیتوان برد.
وکیل دادگستری هر روز با رمزها و سختیها روبرو است و بر تجربه خود می افزاید. آمیخته ای از ذکاوت و علم و تجربه وکیل را ممتاز می کند و رجوع به او حاصل این امتیاز است و امیدها را به سوی خود می خواند.
گشودن گره زندگی انسانها را به دست وکیل میسپارند و او را می آزمایند و چون از این آزمون موفق بیرون آید او را می ستایند و همگان او را میشناسند.
تیزهوش ، آن چه را ضروری است به سرعت مییابد. وکیل ذکاوتمند از آشفتگی ها نمی هراسد و به شامه های حساس مجهز است. او کلید گشودن قفلها را در دست دارد و همواره پیشاپیش دیگران در حرکت است.
پس تیپ شخصیتی یک وکیل با هوش آن است که با دقت و سرعت و پیش از دیگران از اندوخته های علمی و تجربی خود بهره گیرد و این بهره برداری همان ذکاوت و تیزهوشی است وکیل دادگستری سخت به تیزهوشی نیازمند است و با تلاش به آن دست می یابد.
یک وکیل خوب چه خصوصیاتی دارد – شجاعت نه بی پروایی است و نه نادیده و نسنجیده گام برداشتن و نه با دستان بسته خود را به چاه تیره افکندن .
سرباز میدان مبارزه نخست خود را مسلح، سپس به سوی متجاوز حمله می کند. وکیل دادگستری سرباز میدان مبارزه حق و باطل است و باید سلاح بردارد و با متجاوز ستیز کند.
گرچه عشق به حق و ایمان به سستی ،باطل به وکیل قدرت دفاع می بخشد، ولی وکیل باید به سلاح دانایی و آگاهی به رموز مبارزه نیز مجهز باشد تا زبان و قلم خود را در مسیر پیروزی به حرکت درآورد.
شجاعت در وکالت آمیخته ای است از حق طلبی و تکیه برایمان و از خودگذشتگی در برابر سختیها و کسب داناییها و مهارت ها.
نه علم و تجربه به وکیل دادگستری شجاعت ارزانی میدارد و نه شجاعت های بی علم و مهارت در میدان مبارزه به کار آیند. خصم متجاوز به حقوق موکل ، در مقابله با وکیل که فاقد شجاعت و مهارت است، به زودی و به سهولت ضعف و ترس را از کلام و قلم او در می یابد و با جسارت بر باطل اصرار میکند، همانگونه که در برابر وکیل شجاع و عالم ، استحکام را در بیان و دفاع او از حق را احساس میکنند و باطل خود در برابر او سست میشود و به زانو درمی آید.
هر چند شجاعت در مبارزه از ذات و درون انسان برمی خیزد، ولی چه بسیار وکلای دادگستری که به تدریج و تمرین به شجاعت دست یافتند و با دانایی و آگاهی خطر را پذیرفتند و دریافتند که همواره سهم خطر در مبارزه عالمانه عاقلانه در برابر پیروزی اندک است و برای اهداف عالی به اندک می توان بی اعتنا بود.
تیپ شخصیتی وکیل : صیانت از حرمت وکیل بر عهده خود اوست وکیل اقتداری که دیگران از او خوف کنند، در اختیار ندارد رفتار آرام و گفتار خردمندانه حافظ شخصیت وکیل است. وکیل باید از نفسی استوار برخوردار باشد. تکریم به سوی وکیل نمی آید، اگر او شأن خود را نپاید.
در رفتارباید دیگران را بزرگ شمرد، در سخن با دیگران باید از الفاظ اسمائی احترام آمیز بهره گرفت و اگر چنین شد نه تو به دیگری اجازه جسارت بـه خود میدهی و نه دیگری تو را شایسته جسارت می بیند.
تو خود حریمی امن و نفوذناپذیر از آسیب دیگران را ،پیرامون خود بنا کن و حریم امن دیگران را نیز نقض مكن.
نه بی ادبی را بپذیر و نه بر اثر خشم خود را در معرض جسارت دیگران قرار ده. اگر انسانها متفاوتند در ادب ، وکیل باید ثابت بماند در آداب. نشانه های ظاهر و در چهره و حرکات وکیل، راه را می بندد و یا می گشاید بر بی ادبان. راه را وکیل می بندد و یا خود می گشاید.
وکیل در برابر حرمت شکنان نخست باید از واکنش بپرهیزد، گویی نشنیده گفتار و سخنان ناپسند را و در صورت ضرورت واکنش باید آن چنان باشد که سبب شرمساری و ندامت متعدی شود. این تجربه ای است اثر بخش که بزرگان وکالت بارها آزموده اند، گرچه مقابله همانند تعدی با متعدی رواست، ولی آنچه از عفو حاصل شود برتر است از انتقام حتی برای شخص وکیل. چه بسیار دوستان صمیمی ،وکیل همین حرمت شکنانی بوده اند که در برابر بزرگواری وکیل صبور و متین سر تعظیم فرود آورده اند و به یاورانی مادی و معنوی او تبدیل شده اند، همواره و همراه ،وکیل در وکالت و در معاشرت و دوستی. وکیل باید از خشم و خشونت سخت بپرهیزد.
موسسه ای است که توسط یک یا چند وکیل دادگستری و یا یک یاچند فرد غیر حقوقی احداث و اداره می شود.
در اکثر موارد افرادی که توانایی قبول شدن در آزمونهای حقوقی نظیر آزمون وکالت را نداشته اقدام به تاسیس موسسه حقوقی نموده اند و همچنین بیشتر کارچاق کن ها اقدام به تاسیس اینگونه دفاتر می نمایند.
بر طبق آیین نامه ی احداث مؤسسات حقوقی تنها وکلای دادگستری می توانند دفتر حقوقی را دایر کنند، اما در سال ۹۱ این آیین نامه تغییر کرد و سایر اشخاص اینگونه اجازه ی احداث موسسه حقوقی را پیدا کردند.
1- عدم مهارت 2- دادن وعده وعید غیر واقع 3- دریافت حق الوکاله گزاف 4-ادعای نفوذ دروغین 5- عدم نظارت بر اقدام این موسسات
در هنگام انعقاد قرارداد با موسسات حقوقی حواستان باشد که از چاله به چاه نیفتید چرا که بیشتر اینگونه دفاتر با هدف تضییع حقوق افراد جامعه شکل گرفته و قانون گذار هیچگونه نظارتی بر کار این دفاتر ندارند .
قبل از ورود و معرفی ویژگیهای یک و کیل دادگستری خوب بهتر آن است که نحوه وکیل شدن وکلا را تشریح نماییم چرا که کشف ویژگیهای اخلاقی یک وکیل به راحتی ممکن نیست مع هذا با داشتن این اطلاعات تا حدودی می توان حقایقی را در خصوص وکلا جهت انتخاب بهتر کشف نمود .
خیر : در ایران دو مرجع برای صدور پروانه وکالت وجود دارد :
کانون وکلا (اسکودا )
مرکز مشاوران :(این مرکز در سال 1399نام خویش را به مرکز وکلا تغییر داده است )
این مرکز در زمان تشکیل با هدف تربیت مشاور حقوقی تشکیل گردید مع هذا به مرور به مشاوران خویش پروانه وکالت اهدا نمود و در حال حاضر قانون گذار به این مرجع اجازه برگذاری آزمون وکالت را داده است .(بعضاً در جامعه به وکلای این مرکز وکلای ماده 187نیز گفته می شود)
کانون وکلا (اسکودا ) نهادی مستقل و در سال 1309 تشکیل شده است .
مرکز مشاوران (مرکز وکلا) این مرکز زیر نظر قوه قضائیه پیرو تصویب ماده 187 قانون برنامه سوم توسعه در سال 1379 تشکیل شده است .
خیر : متذکر می گردد که نحوه گزینش وکلا به روش های مختلف صورت می گیرد بدین شرح وکلا از نظر علمی در سطوح مختلفی قرار دارند.
به طور معمول وکلای عضو کانون وکلا(اسکودا)به دلیل شرکت در آزمون بسیار سخت و علمی از سطح علمی و استدلالی بسیار خوبی برخوردار می باشندو همچنین تمامی بزرگان علم حقوق از این نهاد پروانه وکالت دریافت نموده اند.
نکته : بر اساس قانون برخی قضات پس از بازنشستگی و همچنین برخی از نمایند گان حقوقی دستگاههای دولتی می توانند بدون آزمون درخواست پروانه وکالت نمایند.
نکته : ایثارگران و خانواده های شهدا برای عضویت در کانون وکلا و مرکز مشاوران دارای سهمیه قبولی می باشند.
فارغ از سطح علمی که بیان شد وکلای کانون وکلا (اسکودا ) به طور معمول از سطح علمی بهتری برخوردار می باشند برای انتخاب یک وکیل دادگستری می بایست ویژگیهای دیگر ، که گاهاً مهمتر از سواد علمی نیز می باشند مد نظر قرار گیرد چرا که وکالت دادگستری آمیخته ای است از وجوه گوناگون ، چه بسا جمع این وجوه در یک انسان سخت و دشوار آید نظیر :
وکیل باید عالم باشد و اظهارفضل نکند، باید فروتن باشد و خود را بی مقدار نسازد ، خوش بیان باشد اما تملق نگوید ، باید شجاع باشد نه گستاخ
وکیل برای ارائه خدمات باید مزد بگیرد نه به مزدوری ، وکیل با معیار عقل امور را باید بسنجد و با زبان منطق سخن بگوید.