توضیحات
فرهنگ تجاوز جنسی دکتر رویا زراعتپیشه
خشونت عليه زنان پيوسته در طول تاريخ و در عرض جغرافيا وجود داشته است، امّا در چندين دهه اخير به ويژه پس از مدرنيته، تحول مفهومي عميقي يافته و چه بسا رفتاري كه در گذشته مباح و متعارف تلقي ميگرديد، امروزه تحت عنوان خشونت عليه زنان نكوهش شود. خشونت جنسي به عنوان زير مجموعهای از اين مفهوم كلان نيز همواره با تحوّلات مفهومي همراه بوده و در ادوار تاريخي و جوامع گوناگون، انديشمندان، تعاريف مختلفي از اين مفهوم ارائه دادهاند. در بياني جامع، سازمان بهداشت جهاني در گزارش خود در خصوص خشونت و سلامت، خشونت جنسي را بدين شكل تعريف مينمايد: «هر نوع عمل جنسي، تلاش براي رسيدن به يك عمل جنسي، تعابير يا پيشنهادهاي جنسي ناخواسته يا اعمالي با هدف معامله يا ارائة طريق براي استفاده جنسي از يك شخص با عنف از سوي هر كس، بدون توجّه به رابطهاش با بزهديده، در هر مكان و نه محدود به منزل و محل كار». هرچند كلية صور خشونت جنسي، ناقض اصول بنيادين اخلاقي و ارزشهاي مبنايي همچون خودمختاري انسانها، حريم خصوصي، كرامت و حرمت ذاتي زنانه ميباشد، امّا هستة سخت خشونت جنسي و نماد بارز استفاده ابزاري از زنان، تجاوز جنسي است.
اصطلاح تجاوز جنسی در تعریفی موسع به معنای دخول مهبلی یا مقعدی آلت تناسلی، دست یا اشیاء و دخول آلت در دهان هر فردی اعم زن و مرد، بدون رضایت وی و فارغ از سن بزهدیده و رابطة وی با فرد متجاوز است. گرچه امروزه این تعریف متأثر از فرهنگ جوامع، مفهومی سیّال به شمار میرود و تحت تأثیر فرهنگ، گاه به اشکال مضیقی مورد تأیید قانونگذاران کیفری قرار گرفته است، امّا آنچه بدیهی است، آن است که تجاوز جنسی امروزه همعنان با بردهداری در تمامي جوامع، مورد مذمّت قرار ميگیرد؛ و «از آن جهت که با زیانهای جبران ناپذیر فيزيكي، رواني و عاطفي عليه زنان قرباني و نزديكان آنها همراه است و چه بسا موجب از بين رفتن موقعيت سابق اجتماعي، شغلي، خانوادگي و … در قرباني ميگردد، همواره تقبيح ميشود»؛ بدین ترتیب جوامع با ممنوعيتهاي عرفي، اخلاقي و ديني و تصويب قوانين، سعي بر مبارزه با تجاوز جنسي دارند؛ امّا واقعيت اين است، كه بهرغم تقبيح اين پديده مذموم، حقوق بشر زنان زير پاي هنجارهاي فرهنگي و باورهاي نادرست از فرادستي مردان و فرودستي زنان، پايمال ميگردد.
همانگونه که اشاره شد، مفهوم تجاوز جنسي پيوسته سيّال است و به تبع تحوّل فرهنگ در هر جامعه و نگرش آن جامعه نسبت به حقوق بنيادين زنان و برابري جنسيتي، قبض و بسط پيدا کرده و بديهي است، در جوامعي كه نابرابري جنسيتي شكاف بيشتري دارد، تجاوز جنسي معنايي مضيق، و در جامعهای كه برابري جنسيتي به منصه ظهور ميرسد، مفهوم تجاوز جنسي دامنهای فراخ مييابد، امّا آنگونه كه در نظريه فمنيست فرهنگي نيز ميتوان يافت، نابرابري جنسي ريشه در طبيعت جنسي ندارد و برساخته فرهنگ است. فرهنگ، با نهادینه ساختن نابرابری میان زنان و مردان، همواره زمینههای ارتکاب خشونت و به ویژه خشونت جنسی علیه زنان را گسترش داده و تعرض جنسی به زنان را به ابزاری برای کنترل مبدل نموده است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.